هال و میچل سه دوره را در توسعهی غذا و خوراکیها بیان کردند:
اولین دوره در سال 1400 میلادی آغاز شد و تا سال 1800 ادامه یافت. غذا در آن دوره از آسیا و دنیای جدید(آمریکا)جهت تجارت به اروپا برده شد. در سوی مقابل، در دومین دوره که از قرن هفدهم تا بیستم به طول انجامید تغییر مکانهای بسیاری از اروپا به آمریکا صورت گرفت. به عنوان بخشی از فرآیند جابجایی، افراد غذا و فرهنگ خود را وارد دنیای جدید کردند. سرانجام، سومین دوره، همانطور که ما در امتداد شاهراه اطلاعات پیشرفت کردیم و دنیا نیز تبدیل به یک دهکدهی جهانی شده است،کیفیت اطلاعات دربارهی غذا،برای مردم اقصی نقاط دنیا مشترک بوده و دچار تغییر و تحول شده است. در کوتاهمدت، جهانیسازی غذا، روش خوردن مردم را تحت تاثیر قرار داده است. به عنوان نمونه،"مکدونالد" دربسیاری از شهرها وکشورهای سراسر دنیا پدیدهای رایج شده است.
سه موج تغییر غذا در جوامع صنعتی
برای توسعهی بیشتر صنعت گردشگری و ورود گردشگران بیشتر به مقاصد گردشگری باید به ارائهی خدمات متفاوت و متنوع روی آورد که یکی از این خدمات متفاوت میتواند ارائهی غذاهای ملی باشد.میتوان با این کار به جهانیشدن غذاهای ملی کمک نمود و به این ترتیب رابطهای دو طرفه به وجود میآید که هم از طریق فروش غذاهای ملی در سایر کشورها درآمد کسب نمود و هم علاقمندان به این غذاها،ترغیب به سفر به مقصد اصلی غذا میشوند.همچنین با جهانیشدن غذاهای ملی با توجه به اینکه غذای هر منطقه نشات گرفته از فرهنگ آن منطقه است به ارائهی فرهنگ محلی و ملی نیز پرداخته میشود و این میتواند یک روش تبلیغی مثبت باشد.