امروزه در تبلیغات برای توسعه‌ی گردشگری، غذا به عنوان یک جاذبه‌ی مهم مقصد مورد توجه‌ی گردشگران و مسئولین مقاصد گردشگری است. در تبلیغات مربوط به غذا در مقاصد گردشگری معمولا تازگی غذاها، تنوع و خاص‌بودن غذاها، رستوران‌های خاص و مجلل و مشهور، طعم‌های جدید و خوب، سنتی بودن غذا، عجیب و غریب‌بودن غذاها، ویژگی‌های درمانی غذاها و موارد بسیار دیگری مورد توجه قرار می‌گیرد.

به عقیده‌ی پلاینر و هابدن(1992)، نئوفوبیای غذایی(غذاهراسی) اکراه و بی‌میلی در غذاخوردن یا اجتناب از در خوردن غذاهای جدید است که به نو‌به خود به‌عنوان یک ویژگی شخصی بر گزینههای غذایی روزانه انسان تاثیرگذار است. کوهن و آویللی (2004) معتقدند که ترس از تجربهکردن غذاهای جدید باعث می‌شود تا گردشگر غذاهای جدید را امتحان نکند و گرسنه نیز بماند. تاثیر غذاهراسی تا حدی زیاد است که از آن باید به‌عنوان یکی از موانع سر راه گردشگران جهت تجربه‌کردن و لذت‌بردن غذاهای جدید نام برد و بدین‌سان مطابق ادعای میچل و هال نئوفوبیای غذایی به شکل منفی بر تجربه گردشگر از سفر تاثیر می‌گذارد.

برعکس، به‌عقیده‌ی پلاینر و هابدن نئوفیلیک‌ها بطور کلی غذاهای جدید را می‌چشند و لذت می‌برند،آنها تمایل بیشتری برای یافتن غذاهای جدید دارند به امید اینکه حس جدیدی تجربه کرده و از این غذاها لذت ببرند.گردشگران نئوفوبیک گرایش به تجربه‌ی غذاهای جدید و ناشناخته ندارند در حالیکه همتایان نئوفولیکشان مشتاق چشیدن غذاهای جدید و متفاوت هستند.این دوگرایش اگرچه در افراد مختلف وجود دارد،اما تاحد زیادی توسط فرهنگی که افراد به آن متعلق هستند تحریک و ترغیب می‌شود،از این رو برخی فرهنگ‌ها نسبت به فرهنگهای دیگر تمایلات نئوفیلیک بیشتری دارند.