گردشگری غذا --- Food Tourism

در این وبلاگ من در مورد گردشگری غذا و انواع آن صحبت می کنم

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهانگردی» ثبت شده است

انواع گردشگری مرتبط با غذا

انواع گردشگری مرتبط با غذا

مفهوم گردشگری مربوط به مواد غذایی شامل گردشگری غذا، گردشگری مرتبط با غذاشناسی که ما آن را در این کتاب گردشگری غذاشناسی می‌نامیم،گردشگری آشپزی و دیگر موارد می‌شود. این اسامی مختلف همواره در زمینه‌ی بکارگیری غذا به‌عنوان ابزاری جهت توسعه‌ی گردشگری در یک مقصد خاص مورد استفاده قرار گرفته است.

منظور ازگردشگری غذا دیدار با تولیدکنندگان اصلی یا غیراصلی غذا در جشنواره‌های غذایی، رستورا‌ن‌ها یا مکان‌های خاص جهت تجربه و چشیدن غذاها به عنوان عامل اولیه و اصلی سفر اشاره می‌کند.

هال و شارپلس(2003) غذا در گردشگری را بر اساس نقش آن در سفر به 4 بخش تقسیم کردند:

1. سفر به مقصد به دلیل علاقه زیاد به غذا و همه‌ی فعالیت‌های گردشگر  با غذا در ارتباط باشد(گردشگری غذاشناسی).

2. مشارکت در فعالیت‌های مربوط به تهیه و طبخ غذا در مقصد می‌پردازد(گردشگری آشپزی).

3. گردشگری شهری/روستایی: در این نوع گردشگری، غذا هدف اصلی سفر نیست و مسافران در فعالیت‌های مرتبط با غذا صرفا برای رفع گرسنگی شرکت کرده و کمترین میزان کنجکاوی را از خود نشان می‌دهند.

4. عدم فعالیت یا حداقل فعالیت مرتبط با غذا : زمانی رخ می‌دهد که گردشگران به رستوران می‌روند زیرا باید بخورند.

غذا کارکردهای گوناگونی در گردشگری ایفا می‌کند و می‌تواند در اذهان گردشگران فراتر از نیازهای بیولوژیک قرارگیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
saeb em
غذا و فرهنگ

غذا و فرهنگ

 فرهنگ، نظامی از ارزش‌هاست که رفتار افراد یک جامعه را شکل می‌دهد. امروزه یکی از مهمترین جذابیت‌های فرهنگی برای گردشگران آشنایی و یادگیری در مورد سایر فرهنگ‌ها به‌واسطه‌ی تفاوت‌های فرهنگی مردم بومی و گردشگران می‌باشد. تفاوت‌های فرهنگی است که ایجاد انگیزه می نماید و عزم سفر را در افراد به وجود می آورد.در دنیای امروز،سرزمین‌های وسیعی وجود دارد که در هرکدام میلیون‌ها نفر انسان زندگی می‌کنند و در مذهب، قانون، تکنولوژی و غیره با هم شریک هستند ولی آنچه که آنها را از هم جدا می‌کند فرهنگ است. فرهنگ معمولا به خوبی یک پدیده‌ی اقتصادی عمل می‌کند و کالا و خدمات معمولا با فرهنگ ترکیب و ارائه می‌شود.

فیشلر می‌گوید که غذا پلی بین فرهنگ و طبیعت است ، وی معتقد است عادات غذایی و نحوه‌ی طبخ غذاها محصول فرهنگ یک جامعه می‌باشد.

کلود لوی استراوس(1965) معتقد بود که انسان محصول فرهنگ و طبیعت است.انسان همان حیوان است که با طبیعت پیوند خورده و به مدد هوش و  زبان،فرهنگ خود را ارائه می‌کند.مثلث آشپزی لوی استراوس بر مبنای فرایند پخت وپز است که تغییر شکل محتویات خام به پخته را شامل می‌شود.پخت وپز بجای اینکه یک فرایند طبیعی تلقی شود می‌تواند یک فرایند فرهنگی باشد،در حالیکه فرایند طبیعی،مواد خام را پوسیده و فاسد می کند. مثلث آشپزی لوی استراوس جنبه دیگری دارد که آن ارتباط میان روشهای مختلف پخت و پز ،ویژگی‌های فرهنگی افراد،و جایگاه اجتماعی آنان را نشان می‌دهد.

مثلث بنیادی آشپزی به تقلید از لوی استراوس

مثلث آشپزی توسعه یافته به تقلید از لوی استراوس

ارتباط بین غذا و فرهنگ بسیار مهم است زیرا گردشگر با ارزیابی غذاهای جدید، قادر به ارزیابی شیوه‌های زندگی و فرهنگ‌های جدید می‌شود.

امروزه غذا علاوه بر اینکه محصولی برای رفع نیازهای بیولوژیک افراد است محصولی فرهنگی نیز محسوب می‌گردد. فیلدز معتقدست که استفاده از غذاهای محلی در تعطیلات یک تجربه فرهنگی است،وی همچنین بیان نموده است که چون غذا نشان‌دهنده‌ی فرهنگ می‌باشد گردشگران از این طریق با فرهنگ جامعه‌ی میزبان بهتر و بیشتر آشنا می‌شوند.همچنین نحوه‌ی صرف غذا در مسافرت با ایجاد روابط اجتماعی جدید برای گردشگران همراه می‌گردد و در تقویت جنبه‌های فردی گردشگران در غذاخوردن موثر می‌باشد.

جونز و جانکینز نیز بیان نمودند که غذا علاوه بر جنبه‌ی مصرفی بودن یک عامل فرهنگی منطقه‌ای است و محصولات فرهنگی و منطقه‌ای منحصربه‌فرد می‌توانند عاملی برای برندسازی مقصد باشند.همچنین گردشگران با مصرف اینگونه غذاها هرچه بیشتر با تاریخ، فرهنگ و مردمان یک ناحیه آشنا می‌شوندپس غذاها و نوشیدنی‌های محلی و سنتی از عوامل جذب‌کننده‌ای هستند که نشان‌دهنده‌ی فرهنگ محلی، هویت و تاریخ منطقه و ارزش‌های فرهنگی می‌باشند.

علاوه بر موارد بیان‌شده، روش خوردن غذای محلی، فرایند آماده‌سازی غذا و طعم و مزه غذای محلی باعث می‌شود فرهنگ محلی متمایز شود.بنابراین اگر نحوه‌ی مصرف غذای قومیت‌های مختلف را تجربه‌ کنیم شاید به آشنایی بیشتر ما با فرهنگ‌های دیگر منجر شود.

موقعیت‌های جغرافیایی مختلف اثر عمیقی بر فرهنگ‌های غذایی دارد. بواسطه‌ی نقش شیوه‌های غذایی در ارتباطات و تشریفات اجتماعی، غذا به‌عنوان یک ویژگی فراملی در حال توسعه می‌باشد. محصولات غذایی می‌تواند به‌عنوان تعریفی برای شرایط اجتماعی محسوب شود.مردم قادر به قضاوت درباره محصولات غذایی مختلف از نظر نحوه‌ی پخت و پز و یا ارائه‌ی آن به‌عنوان محصولی آشنا یا عجیب و غریب هستند. الگوهای غذایی با توجه به شیوه‌های غذایی هر منطقه مشخص می‌شود، همچنین الگوهای منطقه‌ای نیز در الگوهای غذایی تاثیرگذارند پس شرایط جغرافیایی عامل مهمی در اقلام غذایی است.اگرچه امروزه، سیستم‌های توزیع و پخش نوین سبب شده‌اند محدودیت‌های جغرافیایی،کمرنگ شده و الگوهای محلیِ خوردن تغییر کنند.

 

  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
saeb em
غذا به‌عنوان یک عامل انگیزش

غذا به‌عنوان یک عامل انگیزش

معمولا تلاش برای رفع نیازها باعث ایجاد انگیزش در بشر می‌شود. مردم به‌دلایل مختلفی سفر می‌کنند.گونه‌شناسی عوامل انگیزش سفر نشان داده که 4 نوع انگیزش برای سفرکردن وجود دارد :

1.انگیزش‌های فیزیکی

2.انگیزش‌های فرهنگی

3.انگیزش‌های بین فردی

4.انگیزش‌های جایگاه و منزلت

انگیزش‌های فیزیکی

 این نوع از انگیزش به تلاش برای رفع خستگی ذهنی و بدنی فرد، استراحت جسم، میل به تفریح و مشارکت در ورزش‌ها اختصاص دارد. این انگیزش‌ در ارتباط با کاهش تنش‌های فیزیکی است. علاوه‌براین،گردشگران ممکن است شانس چشیدن غذاهای عجیب و جدید در یک مقصد را داشته باشند که به واسطه‌ی دریافت‌های افراد از طریق بینایی، چشایی و بویایی می‌تواند یک تجربه فیزیکی محسوب شود.گذشته از این دلایل، حفظ و به‌دست‌آوردن سلامتی نیز می‌تواند انگیزه‌ی سفر باشد، مثلا دیدار از کشورهایی که ارائه‌گر رژیم غذایی سلامت هستند نظیر یونان و ایتالیا. روش آشپزی ایتالیایی، یونانی و مدیترانه‌ای به تهیه و خوردن غذاهایی که تامین‌کننده‌ی سلامت هستند،تاکید دارد و می‌تواند باعث جذب افرادی شود که درصدد کاهش وزن هستند.

انگیزش‌های فرهنگی

فرهنگ ممکن است به عنوان مجموعه ای از اعتقادات، ارزش ها، نگرش ها  عادت ها و شکل های رفتاری که همه افراد جامعه در آن سهیم هستند و از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد، تعریف گردد . برحسب ذهنیت از خود و ارضای تنش های اساسی، اکثر مردم در صدد ارضای تمایلاتشان به طریقی که متناسب با هنجارهای اجتماعی باشد، هستند.

انگیزش‌های فرهنگی اشاره به تجربه‌های فرهنگی متفاوت دارد از جمله شیوه زندگی، موسیقی، غذا و رقص و به همان اندازه کسب دانش درباره فعالیت های فرهنگی دیگر کشورها.

انگیزش‌های بین فردی

انگیزش‌های بین فردی که به مواجه شدن با افراد جدید، گذراندن وقت با خانواده و دوستان و کنار گذاشتن روابط کلیشه ای روزانه اشاره دارد. یکی از مهمترین بخش‌های تجربه غذاخوردن، محیط آن و مشارکت اجتماعی با افراد جدید است. غذاخوردن در زمان تعطیلات نیز می‌تواند به‌عنوان ابزار بازسازی روابط اجتماعی تلقی شود.

انگیزش‌های جایگاه و منزلت

 انگیزش‌های جایگاه و منزلت مربوط به عزت نفس، به رسمیت شناخته‌شدن و میل به جلب توجه دیگران است. بنابراین خوردن غذاهای عالی در یک مکان عالی می‌تواند برحسب جایگاه اجتماعی باعث وجه تمایز از دیگران گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
saeb em
ویژگی‌های جمعیت شناختی و مصرف غذا

ویژگی‌های جمعیت شناختی و مصرف غذا

ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و اجتماعی از مشخصه‌های مهم در نوع غذای مصرفی و نحوه‌ی مصرف غذاست. عوامل جمعیت‌شناختی بر انتخاب غذا تاثیرگذار است. این عوامل عبارتند از:جنسیت، سن، محل سکونت، درآمد و میزان تحصیلات.

برخی گروههای اجتماعی و افراد نسبت به دیگران تمایل بیشتری برای صرف غذا در بیرون از خانه دارند. دفعات زیاد غذاخوردن در بیرون از منزل در وهله‌ی اول با درآمد بالای خانواده، داشتن تحصیلات عالیه، جوان‌بودن و یا زندگی مجردی در ارتباط است. در گزارش سالانه‌ای که توسط سازمان غذای ملی بریتانیا(MAFF,1995-1996) انجام شده ، نتایج نشان می‌دهد که سن، محل زندگی و جایگاه اجتماعی خانوار غالبا بر نحوه و میزان غذا خوردن در بیرون از خانه‌ی افراد تاثیرگذار است.

کای و همکاران(1995)،بیان نمودند که 3 نوع متغیر بر میزان و نوع مصرف غذا تاثیرگذار هستند.این متغیرها شامل خانواده، طبقه اجتماعی و متغیرهای جغرافیایی و فرهنگی می‌شود. متغیر"خانواده" دربرگیرنده‌ی سن،وضعیت تاهل و تعداد فرزندان است،متغیر "طبقه اجتماعی" متغیرشامل سطح تحصیلات و شغل می‌شود و متغیرهای"فرهنگی و جغرافیایی"شامل نژاد،ناحیه و محل سکونت است.

 وضعیت تاهل بر هزینه‌ی غذاخوردن در بیرون از خانه تاثیر می‌گذارد زیرا زوج‌های متاهل پول بیشتری بابت بیرون غذاخوردن خرج می‌کنند.سطح تحصیلات نیز بسیار حائزاهمیت است.از آنجایی که افراد تحصیل‌کرده تمایل بیشتری به پول خرج کردن دارند بنابراین کیفیت برای آنها بسیار مهم است. گلانز و همکاران(1998)مدعی بودند که با افزایش سطح تحصیلات و درآمد،افراد از غذا تنها به‌عنوان عامل رفع گرسنگی استفاده نمی‌کنند بلکه از آن جهت تامین لذت‌بردن نیز بهره می‌برند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
saeb em
غذا به عنوان عامل ایجاد انگیزه

غذا به عنوان عامل ایجاد انگیزه

 

مردم به دلایل بسیاری به سفر می‌روند. به‌منظور تشریح مسافرت با انگیزه‌ی غذا ، به بیان نوع‌شناسی  انگیزشی مکینتاش می‌پردازیم. چهار محرک اصلی در این نوع‌شناسی وجود دارد:

  • محرک‌های فیزیکی: این محرک به تجارب واقعی گردشگران در طول سفر بر می‌گردد. به‌عنوان مثال گردشگران از طریق چشیدن غذا، استشمام عطر و بوی غذا و مورد توجه قراردادن نحوه‌ی پخت و ارائه‌ی غذاها خوراکی‌ها را تجربه می‌کنند. این کارها، تجارب جدیدی برای گردشگر فراهم می‌کند که در زندگی روزمره‌ی خود نمی‌تواند با آن روبرو شود. بطورکلی،گردشگران قادر هستند یک نوع فرصت منحصربه‌فرد و بدیع را تجربه نمایند. همچنین بعضی افراد به‌دلایل مربوط به سلامتی به کشورهایی که رژیم غذای سلامت ارائه می‌کنند، سفر می‌کنند. به‌عنوان مثال غذاهای ایتالیایی و یونانی یا "رژیم غذای مدیترانه‌ای" در گردشگران ایجاد انگیزه می‌کند. این خوراک‌ها بر خوردن سالم تاکید دارد و با استقبال کسانی که در پی کاهش وزن هستند روبرو شده است.
  • محرک‌های فرهنگی: رینولدز معتقد است که ارتباط قوی میان غذا و فرهنگ وجود دارد.گردشگران معمولا به یادگیری شیوه‌های زندگی و فرهنگ‌های جدید مردم ناحیه‌ی مقصد علاقه‌مند می‌شوند.آسان‌ترین راه برای تجربه‌نمودن فرهنگ دیگر به‌واسطه‌ی غذای آنجا امکان‌پذیر است. برخی گردشگران تنها به این دلیل به یک نقطه سفر میکنند که طعم و مزه خوراکی‌های سالم و سنتی را بچشند؛ خوراکی‌هایی که ممکن است در جاهای دیگر موجود نباشد. نمونه دیگری که ممکن است گردشگران در پی آن باشند؛ ترکیبات غذاهای ویژه است. همه این موارد عواملی است که می‌تواند باعث افزایش رضایت گردشگران در هنگام سفر باشد.
  • محرک‌های فردی: خوردن یک وعده غذا در طول تعطیلات برای گردشگر بسیار حائز اهمیت می‌باشد. مثلا، بهترین زمان برای آنهاست تا با دیگر اعضای خانواده در صورتی که تعطیلات بصورت خانوادگی است هم‌صحبت شوند. این کمک می‌کند تا روابط و مناسبات خانوادگی بهتر شود. هالاگر خاطرنشان ساخت که فضای محیط پیرامون و مشارکت اجتماعی با اعضا گروه قسمت مهمی از تجربه‌ی غذاخوردن بصورت کلی محسوب می‌شود. در طول تعطیلی، فرد اوقات فراغت بیشتری دارد و احتمالا زمان بیشتری را با خانواده و دوستانش می‌گذراند و به ایجاد روابط و مناسبات بهتر کمک می‌نماید.
  • محرک‌های جایگاه و منزلت: همیشه از محرک‌های اصلی برای سفر افراد به یک مقصد بوده است. به‌عنوان مثال مقصدهایی نظیر توسکانی و پروونکال،خوراکی‌های بی عیب و نقصی ارائه می‌کنند که ممکن است دلیل سفر مردم به آنجا باشد.خوردن شام در یک رستوران مجلل عامل مهمی است که می‌تواند با جایگاه و شیوه‌ی زندگی فرد مرتبط باشد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em
سه موج تغییر غذا در جوامع صنعتی

سه موج تغییر غذا در جوامع صنعتی

 

هال و میچل سه دوره را در توسعه‌ی غذا و خوراکی‌ها بیان کردند:

 اولین دوره در سال 1400 میلادی آغاز شد و تا سال 1800 ادامه یافت. غذا در آن دوره از آسیا و دنیای جدید(آمریکا)جهت تجارت به اروپا برده شد. در سوی مقابل، در دومین دوره که از قرن هفدهم تا بیستم به طول انجامید تغییر مکان‌های بسیاری از اروپا به آمریکا صورت گرفت. به عنوان بخشی از فرآیند جابجایی، افراد غذا و فرهنگ خود را وارد دنیای جدید کردند. سرانجام، سومین دوره، همانطور که ما در امتداد شاهراه اطلاعات پیشرفت کردیم و دنیا نیز تبدیل به یک دهکده‌ی جهانی شده است،کیفیت اطلاعات درباره‌ی غذا،برای مردم اقصی نقاط دنیا مشترک بوده و دچار تغییر و تحول شده است. در کوتاه‌مدت، جهانی‌سازی غذا، روش خوردن مردم را تحت تاثیر قرار داده است. به عنوان نمونه،"مک‌دونالد" دربسیاری از شهرها وکشورهای سراسر دنیا پدیده‌ای رایج شده است.

سه موج تغییر غذا در جوامع صنعتی

برای توسعه‌ی بیشتر صنعت گردشگری و ورود گردشگران بیشتر به مقاصد گردشگری باید به ارائه‌ی خدمات متفاوت و متنوع روی آورد که یکی از این خدمات متفاوت می‌تواند ارائه‌ی غذاهای ملی باشد.می‌توان با این کار به جهانی‌شدن غذاهای ملی کمک نمود و به این ترتیب رابطه‌ای دو طرفه به وجود می‌آید که هم از طریق فروش غذاهای ملی در سایر کشورها درآمد کسب نمود و هم علاقمندان به این غذاها،ترغیب به سفر به مقصد اصلی غذا می‌شوند.همچنین با جهانی‌شدن غذاهای ملی با توجه به اینکه غذای هر منطقه نشات گرفته از فرهنگ آن منطقه است به ارائه‌ی فرهنگ محلی و ملی نیز پرداخته می‌شود و این می‌تواند یک روش تبلیغی مثبت باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em