مفهوم گردشگری مربوط به مواد غذایی شامل گردشگری غذا، گردشگری مرتبط با غذاشناسی که ما آن را در این کتاب گردشگری غذاشناسی مینامیم،گردشگری آشپزی و دیگر موارد میشود. این اسامی مختلف همواره در زمینهی بکارگیری غذا بهعنوان ابزاری جهت توسعهی گردشگری در یک مقصد خاص مورد استفاده قرار گرفته است.
منظور ازگردشگری غذا دیدار با تولیدکنندگان اصلی یا غیراصلی غذا در جشنوارههای غذایی، رستورانها یا مکانهای خاص جهت تجربه و چشیدن غذاها به عنوان عامل اولیه و اصلی سفر اشاره میکند.
هال و شارپلس(2003) غذا در گردشگری را بر اساس نقش آن در سفر به 4 بخش تقسیم کردند:
1. سفر به مقصد به دلیل علاقه زیاد به غذا و همهی فعالیتهای گردشگر با غذا در ارتباط باشد(گردشگری غذاشناسی).
2. مشارکت در فعالیتهای مربوط به تهیه و طبخ غذا در مقصد میپردازد(گردشگری آشپزی).
3. گردشگری شهری/روستایی: در این نوع گردشگری، غذا هدف اصلی سفر نیست و مسافران در فعالیتهای مرتبط با غذا صرفا برای رفع گرسنگی شرکت کرده و کمترین میزان کنجکاوی را از خود نشان میدهند.
4. عدم فعالیت یا حداقل فعالیت مرتبط با غذا : زمانی رخ میدهد که گردشگران به رستوران میروند زیرا باید بخورند.
غذا کارکردهای گوناگونی در گردشگری ایفا میکند و میتواند در اذهان گردشگران فراتر از نیازهای بیولوژیک قرارگیرد.