گردشگری غذا --- Food Tourism

در این وبلاگ من در مورد گردشگری غذا و انواع آن صحبت می کنم

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گردشگری» ثبت شده است

ویژگی‌های جمعیت شناختی و مصرف غذا

ویژگی‌های جمعیت شناختی و مصرف غذا

ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و اجتماعی از مشخصه‌های مهم در نوع غذای مصرفی و نحوه‌ی مصرف غذاست. عوامل جمعیت‌شناختی بر انتخاب غذا تاثیرگذار است. این عوامل عبارتند از:جنسیت، سن، محل سکونت، درآمد و میزان تحصیلات.

برخی گروههای اجتماعی و افراد نسبت به دیگران تمایل بیشتری برای صرف غذا در بیرون از خانه دارند. دفعات زیاد غذاخوردن در بیرون از منزل در وهله‌ی اول با درآمد بالای خانواده، داشتن تحصیلات عالیه، جوان‌بودن و یا زندگی مجردی در ارتباط است. در گزارش سالانه‌ای که توسط سازمان غذای ملی بریتانیا(MAFF,1995-1996) انجام شده ، نتایج نشان می‌دهد که سن، محل زندگی و جایگاه اجتماعی خانوار غالبا بر نحوه و میزان غذا خوردن در بیرون از خانه‌ی افراد تاثیرگذار است.

کای و همکاران(1995)،بیان نمودند که 3 نوع متغیر بر میزان و نوع مصرف غذا تاثیرگذار هستند.این متغیرها شامل خانواده، طبقه اجتماعی و متغیرهای جغرافیایی و فرهنگی می‌شود. متغیر"خانواده" دربرگیرنده‌ی سن،وضعیت تاهل و تعداد فرزندان است،متغیر "طبقه اجتماعی" متغیرشامل سطح تحصیلات و شغل می‌شود و متغیرهای"فرهنگی و جغرافیایی"شامل نژاد،ناحیه و محل سکونت است.

 وضعیت تاهل بر هزینه‌ی غذاخوردن در بیرون از خانه تاثیر می‌گذارد زیرا زوج‌های متاهل پول بیشتری بابت بیرون غذاخوردن خرج می‌کنند.سطح تحصیلات نیز بسیار حائزاهمیت است.از آنجایی که افراد تحصیل‌کرده تمایل بیشتری به پول خرج کردن دارند بنابراین کیفیت برای آنها بسیار مهم است. گلانز و همکاران(1998)مدعی بودند که با افزایش سطح تحصیلات و درآمد،افراد از غذا تنها به‌عنوان عامل رفع گرسنگی استفاده نمی‌کنند بلکه از آن جهت تامین لذت‌بردن نیز بهره می‌برند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
saeb em
غذا به عنوان عامل ایجاد انگیزه

غذا به عنوان عامل ایجاد انگیزه

 

مردم به دلایل بسیاری به سفر می‌روند. به‌منظور تشریح مسافرت با انگیزه‌ی غذا ، به بیان نوع‌شناسی  انگیزشی مکینتاش می‌پردازیم. چهار محرک اصلی در این نوع‌شناسی وجود دارد:

  • محرک‌های فیزیکی: این محرک به تجارب واقعی گردشگران در طول سفر بر می‌گردد. به‌عنوان مثال گردشگران از طریق چشیدن غذا، استشمام عطر و بوی غذا و مورد توجه قراردادن نحوه‌ی پخت و ارائه‌ی غذاها خوراکی‌ها را تجربه می‌کنند. این کارها، تجارب جدیدی برای گردشگر فراهم می‌کند که در زندگی روزمره‌ی خود نمی‌تواند با آن روبرو شود. بطورکلی،گردشگران قادر هستند یک نوع فرصت منحصربه‌فرد و بدیع را تجربه نمایند. همچنین بعضی افراد به‌دلایل مربوط به سلامتی به کشورهایی که رژیم غذای سلامت ارائه می‌کنند، سفر می‌کنند. به‌عنوان مثال غذاهای ایتالیایی و یونانی یا "رژیم غذای مدیترانه‌ای" در گردشگران ایجاد انگیزه می‌کند. این خوراک‌ها بر خوردن سالم تاکید دارد و با استقبال کسانی که در پی کاهش وزن هستند روبرو شده است.
  • محرک‌های فرهنگی: رینولدز معتقد است که ارتباط قوی میان غذا و فرهنگ وجود دارد.گردشگران معمولا به یادگیری شیوه‌های زندگی و فرهنگ‌های جدید مردم ناحیه‌ی مقصد علاقه‌مند می‌شوند.آسان‌ترین راه برای تجربه‌نمودن فرهنگ دیگر به‌واسطه‌ی غذای آنجا امکان‌پذیر است. برخی گردشگران تنها به این دلیل به یک نقطه سفر میکنند که طعم و مزه خوراکی‌های سالم و سنتی را بچشند؛ خوراکی‌هایی که ممکن است در جاهای دیگر موجود نباشد. نمونه دیگری که ممکن است گردشگران در پی آن باشند؛ ترکیبات غذاهای ویژه است. همه این موارد عواملی است که می‌تواند باعث افزایش رضایت گردشگران در هنگام سفر باشد.
  • محرک‌های فردی: خوردن یک وعده غذا در طول تعطیلات برای گردشگر بسیار حائز اهمیت می‌باشد. مثلا، بهترین زمان برای آنهاست تا با دیگر اعضای خانواده در صورتی که تعطیلات بصورت خانوادگی است هم‌صحبت شوند. این کمک می‌کند تا روابط و مناسبات خانوادگی بهتر شود. هالاگر خاطرنشان ساخت که فضای محیط پیرامون و مشارکت اجتماعی با اعضا گروه قسمت مهمی از تجربه‌ی غذاخوردن بصورت کلی محسوب می‌شود. در طول تعطیلی، فرد اوقات فراغت بیشتری دارد و احتمالا زمان بیشتری را با خانواده و دوستانش می‌گذراند و به ایجاد روابط و مناسبات بهتر کمک می‌نماید.
  • محرک‌های جایگاه و منزلت: همیشه از محرک‌های اصلی برای سفر افراد به یک مقصد بوده است. به‌عنوان مثال مقصدهایی نظیر توسکانی و پروونکال،خوراکی‌های بی عیب و نقصی ارائه می‌کنند که ممکن است دلیل سفر مردم به آنجا باشد.خوردن شام در یک رستوران مجلل عامل مهمی است که می‌تواند با جایگاه و شیوه‌ی زندگی فرد مرتبط باشد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em
هویت های غذایی

هویت های غذایی

غذاخوردن صرفا برای خوردن نیست بلکه دربرگیرنده‌ی تجربهی چشیدن، مزه‌کردن غذا و تعامل با دیگران در هنگام خوردن وعده‌ی غذایی است؛ به‌خصوص زمانی‌که غذاها مفهومی سمبلیک و نمادین در یک رخداد دارند. به عنوان مثال صرف غذا در فرصت‌های خاص و جشنواره‌ها ممکن است بیانگر هویت فرهنگی و معنوی یک فرهنگ خاص باشد. نقش غذا نیز می‌تواند با جایگاه و طبقه‌ی اجتماعی افراد در ارتباط باشد. غذایی مثل خاویار بلوگا به‌طور معمول تداعی‌کننده‌ی طعمی عالی و نشان‌دهنده‌ی طبقه‌ی اجتماعی بالا است. در سوی مقابل، غذاهایی مانند لوبیا و مغزها به‌عنوان خوراک افراد فقیر و نیازمند محسوب می‌شود.

لاونبرگ(1970) از نظریه مازلو استفاده کرد و روش طبخ و مصرف غذایی افراد را از برآوردن نیازهای اولیه تا نیازهای خودشکوفایی طبقه‌بندی کرده است:

  • نیازهای فیزیکی(برای بقا و زیستن) : دلیل اساسی خوردن غذا، برطرف‌کردن نیازهای جسمانی و در واقع برای زیستن است.
  • نیازهای اجتماعی(برای امنیت) : زمانی‌که نیازهای اساسی برآورده شود، نیازهای آتی شناسایی خواهند شد که ارتباط مستقیمی با ذخیره‌ی غذا جهت اهداف امنیتی دارد.
  • تعلق(رابطه بین خوردن و مناسبات اجتماعی) : صرف غذا به عنوان یک واسطه جهت تبادل فرهنگ و شاخص هویت فرهنگی نیز می‌باشد. به‌عنوان مثال فرهنگ‌های مختلف دارای انواع متفاوت و خاصی از روش‌های آشپزی می‌باشند که بیانگر منحصربفرد بودن فرهنگ است.
  • جایگاه اجتماعی : با چه کسانی،در کجا و چه می‌خورید نیز می‌تواند جایگاه یک فرد را مشخص کند. به عنوان مثال خوردن خاویار همیشه تداعی‌کننده غذای تجملی است و مربوط به طبقات اجتماعی بالاتر یا مرفهین و افراد مشهور می‌باشد.
  • عزت نفس: زمانی اتفاق می‌افتد که دیگر سطوح بدست آمده باشد و یک فرد ممکن است تحریک و تهییج شود تا غذاهای دیگر فرهنگ‌ها را تجربه نماید. به‌طوراساسی غذا در برآوردن نیازهای انسان کارکردهای چندگانه‌ای ایفا می‌کند. این کارکردها باعث تهییج و تحریک روش خوردن ما می‌شود. در ایالات متحده ، مردم تنها به این خاطر نمی‌خورند که نیازهای فیزیولوژیک اولیه خود را برآورده کنند بلکه غذاخوردن به آنها احساس خوشایندی می‌دهد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em
شیوه های غذایی

شیوه های غذایی

یودر، فودویز را اینگونه تعریف کرد: شبکهای از رفتارها، سنتها و باورهای مرتبط با غذا که دربرگیرندهی تمامی فعالیت‌های حول محور غذا و مصرف آن شامل : خرید و تهیه، حفظ و نگهداری، تدارک و آماده‌سازی می‌باشد.

به طور کلی فودویز به شیوه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مربوط به تولید و مصرف مواد غذایی می‌پردازد که در فرهنگ، سنت و تاریخ ریشه دارد. از اینجا به بعد در این کتاب برای راحتی خوانندگان، از ترکیب شیوه‌های غذایی به جای فودویز استفاده می‌شود.

عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ممکن است در گرایش افراد به نوع خاصی از غذا تاثیرگذار باشد. افراد تمایل دارند تا غذا را بر مبنای نیازها و خواست‌های خود مطالبه کنند.کیتلر و سوچر(1989) بیان نمودند که شیوه‌های غذایی امروزی برای انتخاب نوع مواد مصرفی، صرفا جهت تغذیه و خوردن نیست بلکه پیچیدگی‌های بیشتری دارد. به‌عقیده‌ی آنها شیوه‌های غذایی دربرگیرنده موارد زیر می‌شود:

  • فرهنگ
  • مذهب
  • نژاد
  • ناحیه جغرافیایی

مکینتاش(1995) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که که شیوه‌های غذاییِ ناشی از فرهنگ افراد، به‌طور معمول توسط عوامل زیست‌محیطی کنترل می‌شود و تحت تاثیر پیشینه‌ی مذهبی، فرهنگی و اجتماعی آنان قرار دارد.

ارتباط میان شیوه‌های غذایی و مذهب توسط محققان بسیاری ثبت شده است. بیشتر باورهای مذهبی زمانی که اسم غذا به میان می‌آید، رهنمون‌ها و تفسیرهای خاص خود را به همراه دارند.

به عنوان مثال، شهروندان ادیان یهودیت و اسلام،گوشت خوک مصرف نمی‌کنند. این ممکن است بر شیوه‌های غذایی در هنگام مسافرت تاثیر بگذارد. این دسته از مسافران رستوران‌هایی را که عاری از گوشت خوک و دیگر موارد غذایی منع‌شده در مذهبشان است یا به عبارت دیگر رستوران‌های حلال، انتخاب می‌کنند. به‌نحوی مشابه، ارزش‌های فرهنگی افراد از گروه‌ها، قومیت‌ها و ادیان مختلف بر فعالیت‌های گردشگری یک مقصد تاثیرگذار است. بنابراین غذای یک مقصد می‌تواند دلیل اصلی بازدید مسافران باشد و با توجه به این مطلب می‌توان گفت که خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها می‌توانند بهترین روش برای بازاریابی یک مقصد گردشگری باشند.

رینولدز(1993) فرض را بر این گذاشت که از طریق غذاها و نوشیدنی‌های یک گروه یا قوم یا ملت ممکن است به شیوه‌ی زندگی اجتماعی و اقتصادی یک مقصد یا یک کشور پی برد. او علاوه‌براین خاطرنشان کرد که غذا کم‌خرج‌ترین و اقتصادی‌ترین منبع درآمد می‌باشد که می‌تواند توسط مسافران مورد استفاده قرار گیرد و این در قیاس با دیگر اشکال محصولات اصیل از قبیل مصنوعات و نقاشی‌ها که می‌توانست جهت مصارف گرانتر باشد، قرار دارد. بطور خاص، خرچنگ دریایی در منطقه"مین" شهرت بسیاری کسب کرده و تبدیل به نماد منطقهای گردیده است. مقصدهای دیگر نیز  غذاهای منحصربفرد و خاص خود را دارا هستند که میتواند به‌عنوان یک ابزار بازاریابی در جذب گردشگر مورد استفاده قرار گیرد. به‌دلیل اینکه مردم در ایالات متحده و سراسر جهان بیش از پیش سفر می‌کنند از لحاظ فرهنگی با یکدیگر بیشتر آشنا شده و تفاوت‌ها را نادیده می‌گیرند. پژوهشگران معتقدند که پیش‌زمینهی فرهنگی افراد نه‌تنها بر شیوه‌های غذایی آنان تاثیر می‌گذارد بلکه بر تعداد وعده‌های غذایی روزانه و آداب و رسوم مربوط به میز غذای یک جامعه تاثیرگذار است. 

 
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em
تاریخچه ی بیرون غذا خوردن

تاریخچه ی بیرون غذا خوردن

غذاخوردن در بیرون از خانه روز به روز در حال بیشترشدن می باشد و این از نتایج زندگی مدرن است. غذاخوردن در بیرون از خانه فعالیتی اجتماعی است که در آن تهیه و تدارک غذا توسط فردی دیگر صورت می‌گیرد. این فعالیت، زمانی توسعه یافت که مردم برای امور اقتصادی، نظامی یا سیاسی... به مسافرت می‌رفتند. از همه مهمتر اینکه، زمانیکه افراد بیرون از خانه و دور از آن بودند، از این نوع غذاخوردن استفاده کردند و این سبب توسعه‌ی موسسات تجاری مرتبط با غذا شد.

در قرن پانزدهم، موسسات تجاری که خدمات غذا و مسکن ارائه می‌دادند در انگلستان بتدریج رونق گرفتند. به عقیده هیل(1972)، انگلستان به‌علت ارائه خدمات تجاری مرتبط با مهمان‌نوازی معروف شد.

به هرحال این خدمات بازاریابی تنها در دسترس کسانی قرارگرفته بود که در تردد بودند اما با پایان قرن هجدهم افزایش میزان فعالیت‌های تجاری تاثیر شایانی در پیشبرد توسعه موسسات کاریابی مرتبط با غذا داشت. بیشتر کافه‌ها، هتل‌ها و پانسیون‌ها در واکنش به افزایش فعالیت‌های اقتصادی توسعه یافت.

وارد و مارتنز در سال 2000 بیان نمودند که در قرن نوزدهم هتل‌ها شروع به سرو غذا کرده اند؛ اما این وعده‌های غذایی در اتاق افراد سرو می‌شد و نه در فضاهای عمومی. با پایان قرن نوزدهم، غذاخوردن در بیرون از خانه همگانی‌تر شد و افراد بنابر استطاعت مالی خود در مکان‌های عمومی مجاز، به غذاخوردن می‌پرداختند. در قرن بیستم غذاخوردن دربیرون تبدیل به یک سرگرمی و تفریح شد و بخشی از شیوه زندگی اجتماعی گردید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em

تاریخچه علم غذاشناسی

واژه "غذاشناسی" اولین بار در شعر یک شاعر فرانسوی بنام ژاک برچو در سال 1804پدیدار شد. برچو در شعر خود واژه غذاشناسی را اینگونه توصیف کرد: نهایت لذت از خوردن و نوشیدن. قبل از آن، واژه غذاشناسی در همه جا به چشم می‌خورد اما تعریف‌کردن این واژه بسیار مشکل بود زیرا ارتباط گسترده‌ای با هرچیزی که به غذا و خوردن و نوشیدن منسوب بود داشت.

سرانجام در سال 1835 واژه غذاشناسی در یک فرهنگ لغت فرانسوی قرار گرفت و اینگونه تعریف شد:"هنر خوب خوردن".

دو قرن پیش از پیدایش واژه غذاشناسی یک نویسنده یونانی بنام آتنی تالیف گسترده خود درباره غذا، نوشیدنی و شیوه زندگی مورخان، شاعران و فلاسفه قدیمی را آغاز کرد.آتنی به تفصیل درباره‌ی اهمیت و توجه به غذا و شراب در آن روزگاران نوشت. همچنین بسیاری از دیگر مولفان امپراطوری‌های یونان و روم بطور کلی در حال نگارش آثاری درباره آشپزی بودند اما بر روی خودِ غذاشناسی متمرکز نبودند.

مردمانی که در تهیه‌ی غذا و نوشیدنی‌ها در دوران باستان دخیل بودند، مهارت یا تخصص خاصی که بطور مستقیم با غذا و نوشیدنی ارتباط داشته باشد را نداشتند و بیشتر برای لذت‌بردن از غذاها و نوشیدنی‌ها به این کارها مبادرت می‌ورزیدند. بطوراساسی، غذا بیشتر از آنکه نقش یک حرفه را داشته باشد جزئی از شیوه زندگیشان بود.

سانتیچ واژه غذاشناسی را تحت عنوان خوردن متفکرانه توصیف نمود و اشاره کرد که این خوردن متفکرانه به نحوه آشپزی ، تهیه مواد غذایی و حتی هوس‌کردن یک غذا مرتبط است. 

به‌طور کلی غذاشناسی(Gastronomy) یعنی مطالعه‌ی رابطه‌ی بین غذا و فرهنگ، هنر آماده‌کردن و پذیرایی‌کردن غذایی خوشمزه که با وسواس و دقت آماده شده باشد. خوراک‌شناسی علم تغذیه‌ی خوب، در چارچوب یک فرهنگ است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em