گردشگری غذا --- Food Tourism

در این وبلاگ من در مورد گردشگری غذا و انواع آن صحبت می کنم

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «food» ثبت شده است

غذا به عنوان عامل ایجاد انگیزه

غذا به عنوان عامل ایجاد انگیزه

 

مردم به دلایل بسیاری به سفر می‌روند. به‌منظور تشریح مسافرت با انگیزه‌ی غذا ، به بیان نوع‌شناسی  انگیزشی مکینتاش می‌پردازیم. چهار محرک اصلی در این نوع‌شناسی وجود دارد:

  • محرک‌های فیزیکی: این محرک به تجارب واقعی گردشگران در طول سفر بر می‌گردد. به‌عنوان مثال گردشگران از طریق چشیدن غذا، استشمام عطر و بوی غذا و مورد توجه قراردادن نحوه‌ی پخت و ارائه‌ی غذاها خوراکی‌ها را تجربه می‌کنند. این کارها، تجارب جدیدی برای گردشگر فراهم می‌کند که در زندگی روزمره‌ی خود نمی‌تواند با آن روبرو شود. بطورکلی،گردشگران قادر هستند یک نوع فرصت منحصربه‌فرد و بدیع را تجربه نمایند. همچنین بعضی افراد به‌دلایل مربوط به سلامتی به کشورهایی که رژیم غذای سلامت ارائه می‌کنند، سفر می‌کنند. به‌عنوان مثال غذاهای ایتالیایی و یونانی یا "رژیم غذای مدیترانه‌ای" در گردشگران ایجاد انگیزه می‌کند. این خوراک‌ها بر خوردن سالم تاکید دارد و با استقبال کسانی که در پی کاهش وزن هستند روبرو شده است.
  • محرک‌های فرهنگی: رینولدز معتقد است که ارتباط قوی میان غذا و فرهنگ وجود دارد.گردشگران معمولا به یادگیری شیوه‌های زندگی و فرهنگ‌های جدید مردم ناحیه‌ی مقصد علاقه‌مند می‌شوند.آسان‌ترین راه برای تجربه‌نمودن فرهنگ دیگر به‌واسطه‌ی غذای آنجا امکان‌پذیر است. برخی گردشگران تنها به این دلیل به یک نقطه سفر میکنند که طعم و مزه خوراکی‌های سالم و سنتی را بچشند؛ خوراکی‌هایی که ممکن است در جاهای دیگر موجود نباشد. نمونه دیگری که ممکن است گردشگران در پی آن باشند؛ ترکیبات غذاهای ویژه است. همه این موارد عواملی است که می‌تواند باعث افزایش رضایت گردشگران در هنگام سفر باشد.
  • محرک‌های فردی: خوردن یک وعده غذا در طول تعطیلات برای گردشگر بسیار حائز اهمیت می‌باشد. مثلا، بهترین زمان برای آنهاست تا با دیگر اعضای خانواده در صورتی که تعطیلات بصورت خانوادگی است هم‌صحبت شوند. این کمک می‌کند تا روابط و مناسبات خانوادگی بهتر شود. هالاگر خاطرنشان ساخت که فضای محیط پیرامون و مشارکت اجتماعی با اعضا گروه قسمت مهمی از تجربه‌ی غذاخوردن بصورت کلی محسوب می‌شود. در طول تعطیلی، فرد اوقات فراغت بیشتری دارد و احتمالا زمان بیشتری را با خانواده و دوستانش می‌گذراند و به ایجاد روابط و مناسبات بهتر کمک می‌نماید.
  • محرک‌های جایگاه و منزلت: همیشه از محرک‌های اصلی برای سفر افراد به یک مقصد بوده است. به‌عنوان مثال مقصدهایی نظیر توسکانی و پروونکال،خوراکی‌های بی عیب و نقصی ارائه می‌کنند که ممکن است دلیل سفر مردم به آنجا باشد.خوردن شام در یک رستوران مجلل عامل مهمی است که می‌تواند با جایگاه و شیوه‌ی زندگی فرد مرتبط باشد.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em
سه موج تغییر غذا در جوامع صنعتی

سه موج تغییر غذا در جوامع صنعتی

 

هال و میچل سه دوره را در توسعه‌ی غذا و خوراکی‌ها بیان کردند:

 اولین دوره در سال 1400 میلادی آغاز شد و تا سال 1800 ادامه یافت. غذا در آن دوره از آسیا و دنیای جدید(آمریکا)جهت تجارت به اروپا برده شد. در سوی مقابل، در دومین دوره که از قرن هفدهم تا بیستم به طول انجامید تغییر مکان‌های بسیاری از اروپا به آمریکا صورت گرفت. به عنوان بخشی از فرآیند جابجایی، افراد غذا و فرهنگ خود را وارد دنیای جدید کردند. سرانجام، سومین دوره، همانطور که ما در امتداد شاهراه اطلاعات پیشرفت کردیم و دنیا نیز تبدیل به یک دهکده‌ی جهانی شده است،کیفیت اطلاعات درباره‌ی غذا،برای مردم اقصی نقاط دنیا مشترک بوده و دچار تغییر و تحول شده است. در کوتاه‌مدت، جهانی‌سازی غذا، روش خوردن مردم را تحت تاثیر قرار داده است. به عنوان نمونه،"مک‌دونالد" دربسیاری از شهرها وکشورهای سراسر دنیا پدیده‌ای رایج شده است.

سه موج تغییر غذا در جوامع صنعتی

برای توسعه‌ی بیشتر صنعت گردشگری و ورود گردشگران بیشتر به مقاصد گردشگری باید به ارائه‌ی خدمات متفاوت و متنوع روی آورد که یکی از این خدمات متفاوت می‌تواند ارائه‌ی غذاهای ملی باشد.می‌توان با این کار به جهانی‌شدن غذاهای ملی کمک نمود و به این ترتیب رابطه‌ای دو طرفه به وجود می‌آید که هم از طریق فروش غذاهای ملی در سایر کشورها درآمد کسب نمود و هم علاقمندان به این غذاها،ترغیب به سفر به مقصد اصلی غذا می‌شوند.همچنین با جهانی‌شدن غذاهای ملی با توجه به اینکه غذای هر منطقه نشات گرفته از فرهنگ آن منطقه است به ارائه‌ی فرهنگ محلی و ملی نیز پرداخته می‌شود و این می‌تواند یک روش تبلیغی مثبت باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em
تاریخچه ی بیرون غذا خوردن

تاریخچه ی بیرون غذا خوردن

غذاخوردن در بیرون از خانه روز به روز در حال بیشترشدن می باشد و این از نتایج زندگی مدرن است. غذاخوردن در بیرون از خانه فعالیتی اجتماعی است که در آن تهیه و تدارک غذا توسط فردی دیگر صورت می‌گیرد. این فعالیت، زمانی توسعه یافت که مردم برای امور اقتصادی، نظامی یا سیاسی... به مسافرت می‌رفتند. از همه مهمتر اینکه، زمانیکه افراد بیرون از خانه و دور از آن بودند، از این نوع غذاخوردن استفاده کردند و این سبب توسعه‌ی موسسات تجاری مرتبط با غذا شد.

در قرن پانزدهم، موسسات تجاری که خدمات غذا و مسکن ارائه می‌دادند در انگلستان بتدریج رونق گرفتند. به عقیده هیل(1972)، انگلستان به‌علت ارائه خدمات تجاری مرتبط با مهمان‌نوازی معروف شد.

به هرحال این خدمات بازاریابی تنها در دسترس کسانی قرارگرفته بود که در تردد بودند اما با پایان قرن هجدهم افزایش میزان فعالیت‌های تجاری تاثیر شایانی در پیشبرد توسعه موسسات کاریابی مرتبط با غذا داشت. بیشتر کافه‌ها، هتل‌ها و پانسیون‌ها در واکنش به افزایش فعالیت‌های اقتصادی توسعه یافت.

وارد و مارتنز در سال 2000 بیان نمودند که در قرن نوزدهم هتل‌ها شروع به سرو غذا کرده اند؛ اما این وعده‌های غذایی در اتاق افراد سرو می‌شد و نه در فضاهای عمومی. با پایان قرن نوزدهم، غذاخوردن در بیرون از خانه همگانی‌تر شد و افراد بنابر استطاعت مالی خود در مکان‌های عمومی مجاز، به غذاخوردن می‌پرداختند. در قرن بیستم غذاخوردن دربیرون تبدیل به یک سرگرمی و تفریح شد و بخشی از شیوه زندگی اجتماعی گردید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em

تاریخچه علم غذاشناسی

واژه "غذاشناسی" اولین بار در شعر یک شاعر فرانسوی بنام ژاک برچو در سال 1804پدیدار شد. برچو در شعر خود واژه غذاشناسی را اینگونه توصیف کرد: نهایت لذت از خوردن و نوشیدن. قبل از آن، واژه غذاشناسی در همه جا به چشم می‌خورد اما تعریف‌کردن این واژه بسیار مشکل بود زیرا ارتباط گسترده‌ای با هرچیزی که به غذا و خوردن و نوشیدن منسوب بود داشت.

سرانجام در سال 1835 واژه غذاشناسی در یک فرهنگ لغت فرانسوی قرار گرفت و اینگونه تعریف شد:"هنر خوب خوردن".

دو قرن پیش از پیدایش واژه غذاشناسی یک نویسنده یونانی بنام آتنی تالیف گسترده خود درباره غذا، نوشیدنی و شیوه زندگی مورخان، شاعران و فلاسفه قدیمی را آغاز کرد.آتنی به تفصیل درباره‌ی اهمیت و توجه به غذا و شراب در آن روزگاران نوشت. همچنین بسیاری از دیگر مولفان امپراطوری‌های یونان و روم بطور کلی در حال نگارش آثاری درباره آشپزی بودند اما بر روی خودِ غذاشناسی متمرکز نبودند.

مردمانی که در تهیه‌ی غذا و نوشیدنی‌ها در دوران باستان دخیل بودند، مهارت یا تخصص خاصی که بطور مستقیم با غذا و نوشیدنی ارتباط داشته باشد را نداشتند و بیشتر برای لذت‌بردن از غذاها و نوشیدنی‌ها به این کارها مبادرت می‌ورزیدند. بطوراساسی، غذا بیشتر از آنکه نقش یک حرفه را داشته باشد جزئی از شیوه زندگیشان بود.

سانتیچ واژه غذاشناسی را تحت عنوان خوردن متفکرانه توصیف نمود و اشاره کرد که این خوردن متفکرانه به نحوه آشپزی ، تهیه مواد غذایی و حتی هوس‌کردن یک غذا مرتبط است. 

به‌طور کلی غذاشناسی(Gastronomy) یعنی مطالعه‌ی رابطه‌ی بین غذا و فرهنگ، هنر آماده‌کردن و پذیرایی‌کردن غذایی خوشمزه که با وسواس و دقت آماده شده باشد. خوراک‌شناسی علم تغذیه‌ی خوب، در چارچوب یک فرهنگ است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
saeb em